دهه کرامت

دهه کرامت چیست دهه کرامت در تقویم اسلامی به دوره‌ای ده روزه اطلاق می‌شود که با ولادت حضرت معصومه (س) آغاز شده و با ولادت امام رضا (ع) به پایان می‌رسد. این دهه شامل روزهای زیر است: اول ذی‌القعده: ولادت حضرت معصومه (س) که روز دختر است یازدهم ذی‌القعده: ولادت امام رضا (ع) بنابراین، دهه […]

Rate this post

دهه کرامت چیست

دهه کرامت در تقویم اسلامی به دوره‌ای ده روزه اطلاق می‌شود که با ولادت حضرت معصومه (س) آغاز شده و با ولادت امام رضا (ع) به پایان می‌رسد. این دهه شامل روزهای زیر است:
اول ذی‌القعده: ولادت حضرت معصومه (س) که روز دختر است
یازدهم ذی‌القعده: ولادت امام رضا (ع)
بنابراین، دهه کرامت از اول ذی‌القعده شروع شده و تا یازدهم ذی‌القعده ادامه دارد. در تقویم هجری شمسی، این روزها بسته به هر سال می‌تواند تاریخ متفاوتی داشته باشد.

دهه کرامت ۱۴۰۳

دهه کرامت سال ۱۴۰۳ از روز جمعه ۲۱ اردیبهشت آغاز شده و تا روز دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ادامه خواهد داشت. این دهه شامل روزهای ولادت حضرت معصومه (س) و امام رضا (ع) است.
تاریخ دقیق دهه کرامت سال ۱۴۰۳ به ترتیب زیر است
جمعه، ۲۱ اردیبهشت**: ولادت حضرت معصومه (س) و آغاز دهه کرامت
دوشنبه، ۳۱ اردیبهشت**: ولادت امام رضا (ع) و پایان دهه کرامت
شعار دهه کرامت سال ۱۴۰۳ “با شما سربلندیم” انتخاب شده است. برنامه‌های مختلفی برای هر روز این دهه در نظر گرفته شده که شامل مراسم‌ و عناوین خاصی است که با ارشادات و مناسبت‌های آن روز هماهنگ شده‌اند.

دهه کرامت چه روزی است

برای بررسی عنوان دهه کرامت، ابتدا باید به معنای لغوی و مفهومی دو واژه “دهه” و “کرامت” نگاهی بیندازیم. این کار به ما کمک می‌کند تا دلیل نام‌گذاری این دوره به افتخار میلاد امام علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) را بهتر درک کنیم.
“کرامت” در مهم‌ترین فرهنگ‌نامه‌های فارسی به معنای “بخشندگی، جوانمردی، دهش، بزرگواری و بزرگ‌منشی” آمده است. این واژه در اشعار شاعران نیز با همین معنا به کار رفته است.
واژه‌شناسان عرب، “کرامت” را از ریشه “کرم” و به معنای “پرخیری، بخشندگی، بی‌پایانی، بی‌عیبی و سخاوت فراوان” دانسته‌اند. اما واضح است که هنگامی که این واژه در ارتباط با امامان معصوم (علیهم‌السلام) به کار می‌رود، معنی اصطلاحی آن بیشتر از معنای لغوی به ذهن متبادر می‌شود.

در فرهنگ شیعی، کرامت واژه‌ای باارزش و یادآور نوعی تمایز و مقام ویژه است. شیعیان به کرامت امامان معصوم خود افتخار می‌کنند و بسیاری از اعمال و سخنان آن بزرگواران را به کرامتشان نسبت می‌دهند. حتی با استناد به همین کرامت، به حقانیت امامان معصوم و اولیای بزرگ الهی استدلال می‌کنند.
در تعریف اصطلاحی کرامت آمده است که ظهور کارهای شگفت‌آور از اولیای خدا، به اذن الهی است. این کارها که به معجزات شباهت دارند، از چند جهت متفاوتند:

  • اول اینکه معجزه، نشان‌دهنده درستی ادعای پیامبران است، در حالی که کرامت از اولیای الهی ظاهر می‌شود.
  • دوم اینکه صاحب معجزه، آن را پنهان نمی‌کند و با آن به چالش می‌پردازد، در حالی که صاحب کرامت تلاش می‌کند کرامت خود را پنهان کرده و ادعایی درباره آن ندارد.
  • سوم اینکه کرامت در رتبه معجزه نیست و تنها برای تأیید آن به کار می‌رود؛ به این معنی که کرامت به معجزه وابسته و بازگشت آن به معجزه است.

انسان شریف‌ترین مخلوق خداوند است؛ به گونه‌ای که ملائکه و مقربان درگاه الهی به دستور خداوند به انسان سجده کردند. این سجده بر آستان الهی، نشان از عظمت و بزرگواری انسان دارد. کرامت انسان، نعمتی از جانب پروردگار است: ما بنی‌آدم را گرامی داشتیم و آن‌ها را در خشکی و دریا بر مرکب‌های راهوار حمل کردیم، و از روزی‌های پاکیزه به آن‌ها عطا کردیم و آن‌ها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری دادیم.

پیامبران و امامان انسان‌های کاملی هستند که در زمان خود و در همه دوران‌ها الگوهای نیکویی برای مردم بوده‌اند؛ بنابراین، آنان در قله‌های بلند کرامت قرار دارند. اما در خصوص کرامت امام هشتم (علیه‌السلام) و خواهر گرامی‌اش حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها)، توجه به چند حدیث شایسته است:
امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «بزرگواری نیکو شکیبایی کردن است.»  در اواخر قرن دوم هجری، مأمون، خلیفه عباسی، در نامه‌ای از امام هشتم (علیه‌السلام) درخواست کرد که به مرو مهاجرت کند. مأمون که از سیاست‌مداران زیرک در میان خلفای عباسی بود، علی بن موسی (علیه‌السلام) را تهدیدی برای تداوم خلافت خود می‌دانست. زیرا ایشان به عنوان عالم آل‌محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) شناخته می‌شد و همین شهرت باعث تزلزل پایه‌های حکومت عباسیان می‌شد. از سوی دیگر، گرایش مردم به اهل‌بیت نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) مانند خاری در چشم خلفای ظلم‌پیشه بود. مأمون با این آگاهی‌ها نقشه کشید تا حضرت را به دربار بیاورد و در محدوده کنترل خود نگه دارد.